نظام قاری

نظام قاری

شمارهٔ ۸۸ - خواجه حافظ فرماید

۱

فکر بلبل همه آنست که گل شد یارش

گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش

در جواب او

۲

انکه خیاط برد پارچه از رووارش

پنبه حلاج چرا کم نکند از کارش

۳

رخت را زود مدر دیر مپوسان در چرک

خواجه آنست که باشد غم خدمتکارش

۴

ایکه دستار سمرقندیت افتاده پسند

جانب طره عزیز است فرو مگذارش

۵

گر سرو پای کسی هست تهی تن عریان

به از آنست که در پا نبود شلوارش

۶

جای آنست که اطلس رود از رنگ برنگ

زین تغابن که قدک میکشند بازارش

۷

مرد دیدم که بیاراست برخت والا

تن خود را زجوانی و نیامد عارش

۸

زآنهمه رخت زنانرا بکه آرایش

پهلوان پنبه خوش آمد بنظر و افزارش

۹

قاری از موی شکافان و سخن پردازان

کیست کو مدحت موئینه بود اشعارش

تصاویر و صوت

دیوان البسه مولانا محمود نظام قاری از روی چاپ میرزا حبیب اصفهانی به اهتمام محمد مشیری » تصویر 101

نظرات