شهریار

شهریار

غزل شمارهٔ ۴۴ - من نخواهد شد

۱

رقیبت گر هنر هم دزدد از من من نخواهد شد

به گلخن گرچه گل هم بشکفد گلشن نخواهد شد

۲

مگر با داس سیمین کشت زرین بدروی ورنه

به مشتی خوشه در‌هم‌کوفتن خرمن نخواهد شد

۳

حجابی نیست در طور تجلی لیکن اینش هست

که محرم جز شبان وادی ایمن نخواهد شد

۴

برو از هفت‌خط‌نوشان پای خم می می‌پرس

که هر دردی شراب ناب مرد‌افکن نخواهد شد

۵

به سر، تاج سهیلش باید و تاراج توفان‌ها

به این سهلی که کوه آبستن معدن نخواهد شد

۶

دمیدن در گلوی شیشه، نای شیشه‌گر داند

به باد و دم کسی دانای فوت و فن نخواهد شد

۷

به آتشگاه حافظ رونق سوز و گداز ازماست

چراغ جاودانست این و بی روغن نخواهد شد

۸

دریغ از مومیا کرد این طبیب سنگدل با ما

مگر دست شکسته بار بر گردن نخواهد شد

۹

شبستانی که طوفانش دمید از رخنه و روزن

دو صد شمعش برافروزی یکی روشن نخواهد شد

۱۰

تو کز گنجینه بیرون تاختی ترسم خزف باشی

که گوهر شاهد بازار یا برزن نخواهد شد

۱۱

کسی کو در حریم حرمت الهام افرشته است

خرب خفت احلام اهریمن نخواهد شد

۱۲

فکل گو نطفهٔ مردی ز زهدان زمین برگیر

که این زال سترون دیگر آبستن نخواهد شد

۱۳

امید زندگی در سینه‌ها کشتن فغان دارد

امین باشی که هرگز مرگ بی‌شیون نخواهد شد

۱۴

تو پنداری که گل بردی و نای بلبلان بستی

ندانستی که بی‌تیغ زبان سوسن نخواهد شد

۱۵

دمی چون کوره آتش چرا چون شمع نگدازم

عزیز من دل عاشق که از آهن نخواهد شد

۱۶

به تیر طعنه یعقوب حزین چاک گریبان دوخت

ولی گر بادش آرد بوی پیراهن نخواهد شد

۱۷

گل از دامن فرو ریز و چو باد از این چمن بگذر

که جز خون دل آخر نقش این دامن نخواهد شد

۱۸

دلی کو شهریارا دشمن جان دوست تر دارد

دریغ از دوستی با وی که جز دشمن نخواهد شد

تصاویر و صوت

بهمن کلانتری :
پری ساتکنی عندلیب :

نظرات

user_image
راحله
۱۳۹۱/۰۳/۰۸ - ۱۱:۱۷:۱۸
در بیت 7 خرف اشتباه است. خزف صحیح است به معنای مهره ی بی ارزش . که در مقابل گوهر برای تضاد آورده شده.
user_image
سجاد-ر
۱۳۹۳/۰۶/۲۷ - ۰۲:۳۳:۵۸
مصرع اول، کلمه ی اول باید "رقیبم" باشه، "رقیبت" معنی نداره
user_image
ناشناس
۱۳۹۴/۰۳/۲۶ - ۱۱:۲۸:۴۵
این شعر 18 بیتی است که در اینجا ناقص درج شده است از معاصران استاد شهریار که از دنیا رفته است شعر شهریار را به نام خود در مجالس میخوانده است.استاد وقتی از این موضوع باخبر می شوند این غزل را در سال 1328 در تهران مینویسند و منتشر میکنند.-از کتاب در خلوت شهریار جلد سوم-
user_image
ناشناس
۱۳۹۴/۰۳/۲۶ - ۱۱:۳۴:۱۵
اولین کامه در بیت اول رقیب است اشتباه در ج شده است مطابق با نسخه ی اصلی
user_image
ناشناس
۱۳۹۴/۱۱/۰۶ - ۲۳:۴۲:۳۶
دمیدن در گلوی شیشه، نایِ شیشه گر داند به باد و دَمْ کسی، دانای فوت و فن نخواهد شد .کاش این بیت از غزل استاد را حذف نمی کردین
user_image
سیدمحمد
۱۳۹۴/۱۱/۰۷ - ۱۷:۴۰:۲۰
حجابی نیست در طور تجلی لیکن اینش هستکه محرم جز شبان وادی ایمن نخواهد شدبرو از هفت خط نوشان پای خم می می پرسکه هر دردی شراب ناب مرد افکن نخواهد شدلطفاً توضیحی در باره ی این دو بیت مرقوم بفرمایید پیشاپیش سپاس
user_image
س،م
۱۳۹۴/۱۱/۰۸ - ۰۹:۱۳:۱۳
سید محمد گرامیمنظور از طور تجلی ، کوه طور است که در آنجا، فرمان خداوند بر موسی متجلی شد {الهام شد] . و وادی اَیمَن . یعنی بیابان دست راست توجه کنید که اَیمَن از ریشه ی یمین است و با ایمِن هم ریشه ی اَمن اشتباه نشودشبان وادی اَیمَن یعنی موسی که گله ی گوسفند داشت و شبانی میکرد
user_image
س، م
۱۳۹۴/۱۱/۰۸ - ۰۹:۳۳:۱۱
سید محمد گرامیهفت خط نوشان لقب میخوارگانی ست که جنبه ی میخوارگی آنان زبان زَد است و به این زودی ها ورق از دست نمی دهندجام باده را به هفت قسمت نشانه می گذاشتند و ساقی به هر کس به اندازه ی ظرفیت او شراب میداده ، یکی را کمتر ، یکی را بیشتر و به آنکه جام ِ پُر میداده هفت خط می گفتند، و این اصطلاح که ” طرف هفت خط است “ هنوز معمول است ولی در امور عادی . هفت خطِ جام ، هر کدام نام بخصوص داشته ، که از بالا به پائین عبارت بوده اند از «جور، بغداد، بصره، ازرق، اشک، کاسه‌گر و فرودینه». که جور همان گورِ معرب شده ی فارسی ست ، جناب ادیب الممالک فرهانی این هفت خط را به نظم در آورده،،،،هفت خط داشت جام جمشیدیهـــر یکی در صفا چو آینهجـــور و بغداد و بصره و ازرقاشک و کاسه‌گر و فرودینه،میگوید : موسایی باید تا در کوه طور بر او ندا بیایدو برو از میخواران هفت خط بپرس که شراب مرد افکن کدام است،،اَیمَن ‍> دست راست > یمیناَیسَر > دست چپ > یسارشاد باشید
user_image
س م
۱۳۹۴/۱۱/۰۸ - ۰۹:۴۱:۳۸
آیینه هر یکی در صفا چو آیینه
user_image
شهریار
۱۳۹۵/۰۷/۱۴ - ۰۲:۴۲:۰۴
رقیب معنی مراقب و همراه هم می دهد فلذا رقیبت در بیت اول می تواند به جز حریف معنای همراه را بدهد
user_image
شهاب
۱۳۹۹/۰۸/۰۹ - ۰۷:۱۵:۲۹
عرض ادب و احترام خدمت شما دست اندرکاران سایت گنجور با آرزوی پیروزی و توفیف برای شما خواستار آنم که اگر امکانی هست از اساتیدی دعوت به عمل آورید که این گنجینه های شعر پارسی را در با زبانی روان تر برای دبگر علاقه مندان کم تجربه تر معنی کنند امیدوارم این پیشنهاد که البته همت و تلاشی بزرگ را از سوی شما میطلبد را به مرحله عمل برسانید
user_image
علیرضا شجاع زاده
۱۴۰۲/۰۶/۱۰ - ۰۱:۳۷:۴۲
در دیوان شهریار چند بیت زیبای دیگر نیز هست که متاسفانه اینجا آورده نشده