ابوالحسن فراهانی

ابوالحسن فراهانی

شمارهٔ ۱۶

۱

نسبتی محراب ابرو را به هر محراب نیست

آن چه در دل و آنچه در گل جا کند یک باب نیست

۲

بایدم محنت کشید و از سبب خاموش بود

عالم عشق ست اینجا عالم اسباب نیست

۳

از ملاقات صبا با زلف او چون زلف او

تا به کی بر خویش پیچم بیش از اینم تاب نیست

۴

ما بروی شادمانی ای فلک دربسته ایم

گر متاعت این بود مگشا که اینجا باب نیست

۵

این منم یارب که می بینم رخش را بی نقاب

ای خوشا بختی که من دارم اگر در خواب نیست

۶

تا به چشم آمد ز دل با اشک رنگ خون نماند

سیم را رنگی که در آتش بود در آب نیست

تصاویر و صوت

دیوان ابوالحسن فراهانی شاعر قرن یازدهم به اهتمام رضا عبداللهی - ابوالحسن فراهانی - تصویر ۱۳۴

نظرات