ابوالحسن فراهانی

ابوالحسن فراهانی

شمارهٔ ۲۰

۱

مطلب هرکس که بینی مالی و جاهی بود

ترک مال و مطلب دنیا مرا شاهی بود

۲

بخت معذور است گر از حال ما آگاه نیست

خفته را از حال بیداران چه آگاهی بود

۳

می‌کشد یارم به جرم آن که می‌خواهی مرا

چون زیم جایی که تقصیرم نکوخواهی بود

۴

شاهد بالا بلندم چون خرامد سوی باغ

سرو اگر پیشش نیارد سجده کوتاهی بود

۵

آب چشمم تا به ماهی رفت و آهم تا به ماه

شاهد سوز درونم ماه تا ماهی بود

۶

گفت در عشقم نه‌ای یک‌رنگ پرسیدم چرا

گفت شاهد اشک آل و چهره‌ای کاهی بود

تصاویر و صوت

نظرات