
ابوالحسن فراهانی
شمارهٔ ۳۶
۱
به پیش آتش آهم زبانهٔ آتش
چنان بود که ز آتش زبانهٔ آتش
۲
ز دوریت چو کشم آه بیشتر سوزم
بلی نسیم بود تازیانهٔ آتش
۳
درون تربت من چیست غیر خاکستر
جز این متاع چه خواهی ز خانهٔ آتش
۴
بیان درد دل خود به هر که کردم، سوخت
مگر زبان من آمد زبانهٔ آتش
۵
چنان به سوختن اندر غم تو خو کردم
که دور از آتشم اندر میانهٔ آتش
نظرات