
ابوالحسن فراهانی
شمارهٔ ۳۸
۱
اگر سوسن صفت بودی زبانی در دهان گل
کسی نشنیدی الا وصف رویش از زبان گل
۲
ندیدم در زمان او کسی را با دل خرم
اگرچه از برای خرمی باشد زمان گل
۳
نه از شوخی رودهر دم به گلزار دگر یارم
حدیث بینوایی می کند خاطر نشان گل
۴
گلستان جهان را در میان غنچه گل باشد
گلستان رخ او غنچه دارد در میان گل
۵
تفاوت از زمین تا آسمان است ارتوانی دید
میان آفتاب چهره ی یار و میان گل
۶
جهان را اعتباری نیست زآن روز بد و نیکش
نه رو در هم کشم چون غنچه نه خندم به سان گل
تصاویر و صوت

نظرات