ابوالحسن فراهانی

ابوالحسن فراهانی

شمارهٔ ۶۱

۱

آفت صد دودمانی آتش صدخرمنی

ساده لوحی بین که گویم دشمن جان منی

۲

بر مراد یار باید بود در اقلیم عشق

دشمنم با خویش چون دانم که با من دشمنی

۳

ترسم این الفت که دارد با گریبان دست من

در قیامت نیز نگذارد که گیرم دامنی

۴

زیب دیگر داد داغ تازه باغ سینه را

گاه باشد کز گلی رونق پذیرد گلشنی

۵

های های گریه درد دوری از جانم ببرد

دل که دوری پر کند خالی نسازد شیونی

تصاویر و صوت

نظرات