ابوالحسن فراهانی

ابوالحسن فراهانی

شمارهٔ ۸

۱

صاحبا شد مدتی تا شاهدان فکرتت

از طلبکاران خود دارند رخ اندر نقاب

۲

شعر تو آب روان است و روانم تشنه است

چون روا داری که باشد تشنه محروم آب

۳

لیک دوش از حامت گفت است طبع دوربین

آن چنان عذری که نتوان رد آن در هیچ باب

۴

گفت معنی های او بکرند و ما نامحرمان

بکر از نامحرمان واجب شمار و اجتناب

تصاویر و صوت

نظرات