
ابوالحسن فراهانی
شمارهٔ ۳۲
۱
چاره داغ گرفتم که به مرهم سازم
غم دل را چه کنم، دل به چه خرّم سازم
۲
شده از نقش رخت پرگل از آن دردم مرگ
دامن دیده نیارم که فراهم سازم
۳
بس که هر لحظه شکست دگرم پیش آمد
صد مصیبت را یک حلقه ماتم سازم
۴
گریه عادت شده در هجر توام ورنه مرا
گریه نیست کز او درد دلی کم سازم
نظرات