
ابوالحسن فراهانی
شمارهٔ ۳۹
۱
باز ای دل تازه در کوی بتی جا کردهای
آن چه عمری خواستی امروز پیدا کردهای
۲
شکوه از کشتن بود فردا شهیدان تو را
شکوه ما آن که در کشتن مدارا کردهای
۳
چون توانم دید بزم غیر جایت چون زرشک
جا در آتش کردهام تا در دلم جا کردهای
۴
ای که میگویی چرا خونابهات از سرگذشت
خود بگو، دانی که ما را دیده دریا کردهای
تصاویر و صوت

نظرات