
ابوالحسن فراهانی
شمارهٔ ۱۰۳
۱
رفتن نتوان به کوی آن کافر کیش
از بس که گلست ره به خون دل خویش
۲
آری مثل ست این که هر شخصی را
هرچیز که در دل است می آید پیش
تصاویر و صوت

نظرات