
ابوالحسن فراهانی
شمارهٔ ۱۱۷
۱
از بس که زالفت خسان خون خوردم
تنهایی را چو یاد کردم مردم
۲
تا سایه بنا شدم بهر جا رفتم
با خود بختی سیه تر از شب بردم
نظرات