
ابوالحسن فراهانی
شمارهٔ ۵۱
۱
شوخی که کنون دوری من نپسندد
ترسم آخر کمر به دوری بندد
۲
چو شعله آتشی که در هیمه فتد
چون سوخت مرا به دیگری پیوندد
نظرات