
ادیب الممالک
شمارهٔ ۳ - در هجو استاد رضای نجار
۱
از تیشه هجو جان او بتراشم
وز رنده فحش جلد او بخراشم
۲
استاد رضا چو برد بر بازی دست
طوفان بلا تخته عمرش بشکست
۳
در ششد رغم بطاس ار مهره فتاد
واندر در خانه اش دو با یک به نشست
۴
چون سر بتهی زن سریاری گیرد
اسب تو عنان ز هر سواری گیرد
۵
تیغ تو بدست خصم خصم تو شود
آن کیست کزین سه اعتباری گیرد
نظرات