ادیب الممالک

ادیب الممالک

شمارهٔ ۱ - گفتار میرزا صادق خان امیری - ادیب الممالک فراهانی

۱

آن بت شوخ چشم مه سیما

نظم فرهنگ فرس جست از ما

۲

فاعلاتن مفاعلن فعلن

شو به بحر خفیف چامه سرا

۳

پاک یزدان و ایزد است خدا

هده حق زنده حی عیان پیدا

۴

دان نبی را پیمبر و خشور

خاندان اهل بیت و جامه کسا

۵

شرع آیین نظام دهناد است

حکم پرمان روش بود یاسا

۶

گر زمان عرش و زیرگه کرسی

هست کرفه و بزه ثواب و خطا

۷

تار دوزخ صراط چینود است

باغ مینو بهشت روح افزا

۸

کار به نافله چنب سنت

ناروا منع شد حلال روا

۹

سحر فرهست و معجزه فرجود

نیز فرجاد فاضل دانا

۱۰

کعبه آباد خوان نوی فرقان

گنگ دژهوخت مسجدالاقصی

۱۱

شه ملک پیره دان ولیعهدش

تیرم آن بانویست کش بسرا

۱۲

شسن نامی و شسته دان محسوس

دیم رخساره بشن دان بالا

۱۳

منشی مردم طبیعی دان

نیر نودی است مردم مشا

۱۴

نحو بربست و صرف بخش آمد

علم منطق شمار بازگشا

۱۵

خطه و نقطه چو ذره دان و محیط

کشک و نیل و پنده و پیچا

۱۶

کره گوی است و دائره برهون

مرکزش وند سار و پن اما

۱۷

هج عمودی و کج بود مایل

قطب باشد نشین و ارض کنا

۱۸

برش دید دان تو قطع نظر

هست برگست معنی حاشا

۱۹

پای خوان پچوه م پاچمی تورند

شرح وستی کانه گویا

۲۰

غر چه نامرد و قلتبان کردنگ

قحبه لولی مخنث است بغا

۲۱

هست سربار برد و سو تملیت

لیک اندر میانه بکیاسا

۲۲

کلمه واژه دان و نوله کلام

نطق کرویز شد نمار ایما

۲۳

وات لفظ آرش است و چم معنی

هم لقب پاچنامه صوت آوا

۲۴

فلک ادراک و فهم نیوند است

قسوه نیرو و بیخرد شیدا

۲۵

منشی آمد دبیر و نیز پناغ

کلک و خامه قلم نکو شیوا

۲۶

جزو فرشیم و سیمناد سور

آیه چمراسو سیمراخ دعا

۲۷

شد غزل گوی باد رنگین باف

رمز گوی است مرد پیچه سرا

۲۸

هجو جرشفت و شعر سرو اداست

سجع سرواده ساختن انشا

۲۹

هم پساوند قافیت باشد

وزن سنجه حدیث دان سروا

۳۰

بخت و تاخیره طالع است و نصیب

فال بد مرغوا و خوش مروا

۳۱

ارتجک برق دان و تندر رعد

باز ینوار جو پناد هوا

۳۲

هست سوراک آب موج و حباب

همچو گوراب دشت آب نما

۳۳

لجه گرداب دان جزیره اداک

شاخ آبه، خلیج و یم دریا

۳۴

حصن و قلعه و حصار، انبا خون

باز دژ دان و همچنین او را

۳۵

منزل اسب باره بند بود

خانه گوسپند انگژ وا

۳۶

هست او در عمو و کاکو خال

اب و جد را پدر شمار و نیا

۳۷

ریش والانه و یقین واخ است

پور واد است و آش باشد وا

۳۸

آنج زعرورو شفترنک شلیل

به و سیب است آبی و توپا

۳۹

افد و افتد شگفت و مدح شگفت

افتدستا شمار و افدستا

۴۰

شهروا زر و سیم ناسره دان

سره و ویژه هست شهر روا

۴۱

لیت ای کاشکی لعل شاید

ان و ان انما مانا

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
جهن یزداد
۱۴۰۱/۱۰/۱۶ - ۲۳:۱۳:۰۳
نمار و نمارش - کرویز-سیمناد - نیوند-نوله-سیمراخ-چمراس-فرجاد -فرجود - دهناد- شسته- کانه - وستی- تورند- و بسیاری دگر واژگانش بر ساخته اذرکیوانیه است -افسوس که این سخنور به دام انان افتاده