ادیب الممالک

ادیب الممالک

شمارهٔ ۳۸ - در دانش زمین و بخشهای او از گفته پیشینیان

۱

بتا توئی که قدت سرو باغ کاشمر است

رخت بهار ختن بوستان کاشغر است

۲

مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات

ز بحر مجتث این چامه تنگی از شکر است

۳

چو شرق و غرب زمین خاور است و باختر است

نسار «او اختر» است و بتو در «اخشتر» است

۴

به پارسی کره خاک «گوی چغمینی » است

«میان کش » است خط استوانه در کمر است

۵

زمین کهنه بود ارزه و آن دگر شوه دان

که هر دو جای جماد و گیاه و جانور است

۶

«ووروبرشته » شمال و «ووروز زرشته » جنوب

«زرشته » هشته بزیر و «برشته » بر زبر است

۷

زمین عامره را می شمر «فرادده فش »

چنانکه «ویدهدده فش » خراب و بی اثر است

۸

«وورو برشته فرادده فش » سه بخش بود

تمام شرح دهم بر تو گرچه مختصر است

۹

نخست «بهره خاور» که بخش خاوریش

به «آن ایران » نامیده گشت و مشتهر است

۱۰

میانه بخشش «خنرث وه بومی ایران » دان

چو بخشش باختر «ایران کوپژ» در نظر است

۱۱

محیط غربی و شرقی «رزه پراگرد» ند

که یک به باختر و آن به خاوری سمر است

تصاویر و صوت

نظرات