ادیب الممالک

ادیب الممالک

شمارهٔ ۱۰۹ - در نکوهش تقویم نگاران تازه

۱

اندرین همسایگی دانم یکی مردی کهن

روز و شب با جفت خود پرخاشجوی اندر سخن

۲

هرچه زن گوید خلاف آن کند پیوسته شوی

و آنچه شو خواهد بعکس آن کند همواره زن

۳

زن برغم شو شب نوروز را گوید که هین

روز عاشوراست باید بر دریدن پیرهن

۴

وز لجاج زن بروز روزه شو گوید بعمد

لیلة الفطر است باید باده نوشم در چمن

۵

زندگی بر مرد ازین وحشت بود زندان گور

بوستان بر زن ازین خصمی بود بیت الحزن

۶

با حریفی این حکایت ساز کردم گفتمش

اینچنین ضدیتی دیدی تو در هیچ انجمن

۷

گفت نی اینگونه ضدیت ندیدم هیچگاه

در میان نور و ظلمت یا پری با اهرمن

۸

جز به احکام دو تقویمی که در این روزگار

منتشر گشته است و استخراج حکمش از دو تن

۹

وین دو تن همکار ضد ایام سال و ماه را

مشتبه کردند بر پیر و جوان و مرد و زن

۱۰

جمله در تشخیص ایام و مواقیت اندرند

مات و سرگردان و حیران همچو مور اندر لگن

تصاویر و صوت

نظرات