
ادیب الممالک
شمارهٔ ۱۳۳
۱
اگر یک تن به گیتی درد یاران را طبیبستی
خداوند محبت شاه مهرویان حبیبستی
۲
ز صوت عندلیب اندر چمن جانها برقص آید
مگر در وصف او سرگرم دستان عندلیبستی
۳
گر او را بر فلک جانیست یا رب از چه رودایم
رخش چون آفتاب و پنجه چون کف الخضیبستی
۴
چنان آویختم در دامن مهرش که پنداری
ز حلق کودکان آویخته عود الصلیبستی
۵
به گیتی هر کسی را حق نصیبی داده است اما
مرا از ملک و مال این جهان مهرش نصیبستی
۶
امیری را از او باید ادب آموختن گرچه
به فرمان مظفر شه ممالک را ادیبستی
نظرات