
ادیب الممالک
شمارهٔ ۱۶
۱
همی بنازد ملک و هی ببالد بخت
بزیر سایه دارای تاج و داور تخت
۲
ملک مظفر دین شهریار ملک آرای
که تخم داد پراکنده و جان کین پرهخت
۳
هم از اتابک اعظم که دست فکرت وی
بهر دقیقه گشاید هزار عقده سخت
۴
مهام مملکت آراسته بزور خرد
درخت دولت پیراسته به نیروی بخت
۵
ز همتش تن فقراست ناتوان و دژم
ز فکرتش تن جهلست بیروان و کرخت
۶
هم از سفیر کبیرش که نک به قسطنطین
به امر خسرو پیروزگر کشاند رخت
۷
پرنس ارفع دولت که باغ دولت را
رخش چو تازه گلستی قدش چو سبز درخت
۸
همی بتازد در عرصه هنر یکران
همی بکوبد بر تارک عدو یکلخت
۹
ستیزه را ز حد مملکت ببرد پای
زمانه را بتن خود سری، بدر درخت
۱۰
همیشه باد بداندیش شاه و صدر و سفیر
سیاه روی و تبه روزگار و وارون بخت
نظرات
جهن یزداد