
ادیب الممالک
شمارهٔ ۲۰ - در ستایش دانش بپارسی سره
۱
از آندمی که پدیدار گشت هوش نخست
پی نماز کمر بست پیش یزدان چست
۲
چو سرور است شد و چون بنفشه سر در پیش
چو غنچه دوخت لب از گفتگوی و چون گل رست
۳
سپس بگفته یزدان شد از سپهر بخاک
نشست در سر دانا و مغز او را شست
۴
ز کردگار رسیدش بگوش جان فر تاب
که پیشوای جهانی و گفته گفته تست
۵
کجا که باشی کفشیر هر شکسته کنی
کجا که نیستی آنجا شکسته است درست
۶
بگیر پورا دامان هوش و دست خرد
مگیر گفت مرا یاوه و گزافه و سست
۷
خرد رهی است کز او هر که هرچه جوید یافت
خرد رهیست کزان هرکه هرچه خواهد جست
تصاویر و صوت

نظرات