
ادیب الممالک
شمارهٔ ۲۳
۱
جهان مانا همه سمراد باشد
تهی از پایه و بنیاد باشد
۲
همه مردم نژاد نیرو نودند
همه گفتارهاشان باد باشد
۳
چو با دوشیزه هستی شدی جفت
همان اندیشه ات داماد باشد
۴
اگر خود شادمانی راست بودی
چرا یک تن نه بینی شاد باشد
۵
بداند آن درخشان پرتوی کو
ز بند نیرنود آزاد باشد
۶
که نه مردم بود نه گفت و نه کار
نه ویرانست و نه آباد باشد
۷
چو نیکو بنگری کار جهانرا
همان سمراد و هم سمراد باشد
نظرات