
ادیب الممالک
شمارهٔ ۴۰
۱
رنج ما بردیم و گنج ارباب دولت بردهاند
خار ما خوردیم و ایشان گُل به دست آوردهاند
۲
نی غلط گفتم که آن دزدان بیناموس و ننگ
خون دلها خورده، آرام دل ما بردهاند
۳
طالبان عدل و قانون را ز مرگ اندیشه نیست
از برای آنکه آب زندگانی خوردهاند
۴
هرکه در جرگ فداکاران نیاید در شمار
عارفانش در حساب عاقلان نشمردهاند
۵
زندهدل قومی که اندر مجلس ما شمعوار
ز آتش دل سر فدا کردند و پا افشردهاند
۶
حضرت اشرف سپهدار آنکه از یاسای او
عدلجویان جان گرفته بدسگالان مردهاند
۷
هست مشروطه بدو پاینده، ایران زو به پای
زین سبب دزدان آزادی از او افسردهاند
۸
جان فدای همت رندان آزادی طلب
که به یک جنبش خران را زیر بار آوردهاند
۹
بودی از روز ازل مشروطهخواه و صلحجوی
فتنهجویان خاطرت را زین جهت آزردهاند
نظرات