
ادیب الممالک
شمارهٔ ۴۱
۱
دلبرا عیدت خوش و فرخنده باد
لعلت از عیش و طرب در خنده باد
۲
گر زند خورشید لاف همسری
با تو، از روی مهت شرمنده باد
۳
چون حباب سرخ در جام شراب
دیده بدخواهت از جا کنده باد
۴
جان من از چشمه لعل لبت
همچو خضر از آب حیوان زنده باد
۵
روزگارت همچو من فرمان پذیر
آسمانت چون امیری بنده باد
نظرات