ادیب الممالک

ادیب الممالک

شمارهٔ ۹۰

۱

زبان ناطقه کوته کن ایشکسته قلم

سیاه باش و خمش باش و سرنگون و دژم

۲

هنر مجوی که در شرق شد جهان تاریک

سخن مگوی که در شرق شد هوا مظلم

۳

مخوان حدیث که شد کاخ عقل و دین ویران

مران چکامه که شد کار شاعری درهم

۴

فغان ز کوشش استاد و آرزوی پدر

دریغ از آن همه رنج فزون و راحت کم

۵

یکی درختی باشد هنر بروضه شرق

که سایه اش همه رنج است و میوه اش همه غم

۶

ز آب شرق بکام جهانیان شکر است

ولی بجام ادیبان شرنگ ریزد و سم

تصاویر و صوت

نظرات