
ادیب الممالک
شمارهٔ ۱۲۹
۱
گر آسمان به دلم صد کوه بار کند
از نوک خامه خود فرهاد کوهکنم
۲
از روزگار سیه خار است در جگرم
وز نام فرخ شه شهد است در دهنم
۳
گر بخت یار شود کار استوار شود
این شهد را به مزم و آن خار را بکنم
۴
هر جا که بارگهی است خورشید بارگهم
هر جا که انجمنی است سالار انجمنم
نظرات