
ادیب الممالک
شمارهٔ ۱۶۱
۱
تا سپهدار به شطرنج هنر
چیره بر دشمن خونخوار شده
۲
ماحی سیرت ناهنجاران
حامی زمره احرار شده
۳
چتر استبداد از صرصر داد
پست و وارون و نگونسار شده
۴
با عدالت همه جا بود رفیق
با خرد در همه جا یار شده
۵
شهر ری از قدمش خرم و شاد
خوشتر از خلخ و فرخار شده
۶
شه محمدعلی از هیبت او
خوار و شرمنده ز کردار شده
۷
شبش از برق چو روز روشن
روزش از دود شب تار شده
۸
آخرالامر ز دیهیم و سریر
گشته مستعفی و بیزار شده
۹
جستم از طبع امیری تاریخ
گفت «شه مات سپهدار شده »
نظرات