ادیب الممالک

ادیب الممالک

شمارهٔ ۲۲۴

۱

خدایگانا ای آنکه شاهد ظفرت

بکاخ بخت قرین با عروس اقبال است

۲

ز سعی و همت و رای تو ملک و دولت و دین

هژیر و فرخ و فرخنده و قوی حال است

۳

رخت معاینه ماند بآفتاب منیر

دلت چون قلزم و دستت چو ابر هطال است

۴

به پیش بحر عطای تو ابر قطره شود

بر ترازوی جود تو کوه مثقال است

۵

به حضرت تو رهی را شکایتی پنهان

ز چاکران درت بر سبیل اجمال است

۶

در آن برات که فرمودیم بخازن جیب

علی الدوام پی دفع وقت و اهمال است

۷

حریف پنجه این پهلوان مردافکن

نه گیو گودرزستی نه رستم زال است

۸

مرا تقاضا زین کس که آبرویش نیست

درست بیختن آب جو بغربال است

۹

بخاک پای عزیز تو ای شه از کم و بیش

جز این حدیث نرانم که جزو امثال است

۱۰

نصیب ما به جهان دوغ و ترب هم نشود

که صرف جیب خداوند دست بقال است

تصاویر و صوت

دیوان ادیب الممالک به کوشش وحید دستگردی - تصویر ۷۴۳

نظرات