
ادیب الممالک
شمارهٔ ۹۶
۱
خداوندا در این فیروز ایوان
صباحت شاد و خرم بخت پیروز
۲
بنانت خامه دارد عنبر آمیز
بیانت نامه آرد دانش آموز
۳
زهی کز بندگی در آستانت
شدم دانش پژوه و حکمت اندوز
۴
پی تبریک سال نو در آن بار
زمین را بوسه دادم روز نوروز
۵
همیدون روز دوم نیز سوم
شدم طائف در آن کاخ دلفروز
۶
ولی افسوس دارم کاین سه نوبت
ز بخت خود شدم در ناله و سوز
۷
سپس بستم به تبریک تو این شعر
چو عقدی از عقیق و لعل و پیروز
۸
الا تا گلبن عقل است خود روی
الا تا مجمر هوش است خود سوز
۹
لوای همت از رادی برافراز
چراغ رحمت از مردی برافروز
۱۰
خجسته فال و فرخ طالعت باد
همایون سال و مه خرم شب و روز
نظرات