ادیب الممالک

ادیب الممالک

شمارهٔ ۲۴ - تمثیل گرگ و بره

۱

آن لحظه که در میان خون خفت

آهسته بزیر لب همی گفت

۲

ای از قدح غرور سرمست

آلوده به خون بیگنه دست

۳

ما کشته حرص و آز خلقیم

پاره شکم و بریده حلقیم

۴

محروم ز نعمت جهانیم

بسته لب و دوخته دهانیم

۵

نه خورده گیاه باغ و بستان

نزمام مکیده شیر پستان

۶

نشناخته پا ز سر دم از شاخ

افتاده بزیر تیغ سلاخ

۷

مائیم که در مشیمه مام

هستیم شهید تیغ ایام

۸

تا از دل مام گشته بیرون

غلطیده بخاک و خفته در خون

۹

ما را شده آخرینه زندان

در معده می کشان و رندان

تصاویر و صوت

نظرات