ادیب الممالک

ادیب الممالک

شمارهٔ ۳۰ - اولتیماتوم روس به ایران و تجاوزات او در سرحدات ایران

۱

چو همراز شد روس با انگلیس

همانند خالیگر و کاسه لیس

۲

به بستند پیمان مهر استوار

که با هم نباشند زنهار خوار

۳

نخست از در کینه روس دژم

به پیمان ایرانیان زد قلم

۴

بسی کار نستوده فهرست کرد

به دربار ایران پروتست کرد

۵

وز آن پیش کز رازداران تخت

بر او پاسخ آید گفتار سخت

۶

بدریا فرستاد فوجی گران

به گیلان و گرگان و مازندران

۷

که شیران آن بیشه را از کنام

برانند وزیشان نمانند نام

۸

دلیران آن بوم را بی گناه

رود سر به دار و شود تن به چاه

۹

سپاه دگر شد ز راه ارس

به گلزار تبریز چون خار و خس

۱۰

که باغ از ریاحین بپرداختند

چمن را ز مرغان تهی ساختند

۱۱

شکستند درهم قد سرو بن

نهال نو و شاخسار کهن

۱۲

بزرگان دین را در آن گیر و دار

کشیدند بر دار و کشتند زار

۱۳

دگر ره چگویم که بیداد روس

چها کرد از کینه در مرز طوس

۱۴

همانا زبان گنگ شد خامه لال

ندارم دل گفت و تاب مقال

۱۵

که شد تیره از توپ دشمن فضا

به بار علی بن موسی الرضا

۱۶

در آن باغ بارید باران مرگ

ز تنها فرو ریخت سر چون تگرگ

۱۷

بنالید چرخ و بلرزید عرش

زمین را بهم در نوردید فرش

۱۸

به مینو خبر برد روح الامین

رسول خدا زین خبر شد غمین

۱۹

پیمبر بسر زد علی ناله کرد

ز خون چشم زهرا س زمین لاله کرد

تصاویر و صوت

دیوان ادیب الممالک به کوشش وحید دستگردی - تصویر ۶۸۲

نظرات