امیر معزی

امیر معزی

شمارهٔ ۱۰۲

۱

دولت موافقان تو را جاه و مال داد

گردون مخالفان تورا گوشمال داد

۲

اختر شناس طالع مسعود تو بدید

ما را نشان فرخی ماه و سال داد

۳

بازی است دولت تو که او را خدای عرش

بر گونهٔ فریشتگان پر و بال داد

۴

دست فلک به چشم عنایت زمانه را

از چشمه‌های عدل تو آب زلال داد

۵

تیغت ز بدسگال برانگیخت رستخیز

تا نامهٔ گنه به کف بدسگال داد

۶

کاری محال کرد که کین تو جست خصم

بر باد داد خویش و سر اندر محال داد

۷

ای شاه شرق عزّ و جلال تو سرمدی است

کین عز و این جلال تو را ذوالجلال داد

۸

می خواه از آن نگار که او را ز بهر تو

بخت بلند خلعت حسن و جمال داد

۹

زلف دراز و خال سیاهش بدید ماه

آمد ز چرخ و بوسه بر آن زلف و خال داد

تصاویر و صوت

کلیات دیوان امیر معزی نیشابوری به اهتمام محمدرضا قنبری - امیر معزی نیشابوری - تصویر ۲۶۸

نظرات