امیر معزی
شمارهٔ ۷۱
۱
صنم من پسری لاله رخ و سیمبرست
سخت زیبا صنم و سخت به آیین پسرست
۲
من و او هر دو به نام ایزد روزافزونیم
هر زمان عشق من و خوبی او بیشترست
۳
سروجویان و قمرخواهان بسیار شدند
که به بالا و به رخسار چو سرو و قمرست
۴
خلقش از حور و پری باز ندانند همی
راست گویی پری‌اش مادر و حورش پدرست
۵
با کمان و کمرست آن صنم او رغم مرا
تا بدان است که پشتم چوکمان و کمرست
۶
بت من برد بدو نرگس جادو دل من
وز تف و تاب دلم زلف و لبش در خطرست
۷
گر بترسد ز دلم زلف و لب او نه عجب
زانکه در زلف و لب او همه مشک و شکرست
۸
خوبرویان و ظریفان و بتان بسیارند
لیکن او را صفتی دیگر و حالی دگرست
۹
میر خوبان سپاه است وز خوبی وُ خرد
درخور خدمت درگاه شه دادگرست
۱۰
شاه اسلام ملکشاه که در شاهی و ملک
عزم او قاعدهٔ نصرت و فتح و ظفرست
تصاویر و صوت
نظرات