امیر معزی

امیر معزی

شمارهٔ ۹۵

۱

ای صلاح ملک و دین در عالم‌ کون و فساد

دین یزدان را پناه و ملک سلطان را عماد

۲

در جلالت نیست پیش بخت توکوه بلند

در سخاوت نیست دریا پیش جود تو جواد

۳

از معالی هست کردارت همیشه منتخب

وز معانی هست گفتارت همیشه مستفاد

۴

ایزد دارنده را و گنبد گردنده را

هستی از تقدیر و از تاثیر مقصود و مراد

۵

اختیارت کرد سلطان از ندیمان همچنانک‌

صاحب عادل ز فرزندان و یزدان از عِباد

۶

هر که دارد در ره دولت نهاده یک قدم

مهر توست او را دلیل و شکر تو اِنعام و زاد

۷

هر مسلمان اعتقادی دارد اندر مهر تو

خاصه من خادم کجا دارم خلوص اعتقاد

۸

حضرت تو هست کعبه خدمت تو هست حج

من رهی هستم چو مُحرِم مانده اندر اجتهاد

۹

گرچه از دیدار تو محروم ماندم یک دو بار

مُحرِم محروم را بر همت توست اعتماد

۱۰

تاکه اندر جان و تن وصف‌کثیف است و لطیف

تا که اندر روز و شب نَعت بیاض است و سواد

۱۱

تیره بادا از بقای عمر تو چشم فنا

بسته بادا بر صلاح کار تو دست فساد

تصاویر و صوت

کلیات دیوان امیر معزی نیشابوری به اهتمام محمدرضا قنبری - امیر معزی نیشابوری - تصویر ۲۸۱

نظرات