
امیر معزی
شمارهٔ ۱۱
۱
جهان گشاده ثنای تو را چو شیر دهان
زمانه بسته رضای تو را چو تیر کمر
۲
غبار موکب تو کرده چشم گردون کور
صهیل مرکب تو کرده گوش گردون کر
۳
فکند رمح تو هر ساعتی از آن مردم
ربود تیغ تو هر لحظهای از آن لشکر
۴
هزار جوشن و تن در میانهٔ جوشن
هزار مغفر و سر در میانه مغفر
تصاویر و صوت

نظرات