
امیر معزی
شمارهٔ ۲
۱
ماهرویا ز غم عشق نگه دار مرا
مگذر از بیعت دیرینه و مگذار مرا
۲
به محالی و خطائی که تو را هست خیال
خط مکش بر من و بیهوده میازار مرا
۳
چند گویی که به یکبار زبونگیر شدی
من زبونم تو زبانگیر مپندار مرا
۴
از همه خلق من امروز خریدار توام
گرچه هستند همه خلق خریدار مرا
۵
تو شناسی که به جز من نسزد جفت تو را
من شناسم که به جز تو نسزد یار مرا
۶
تا طلبکار سر زلف تو باشد دل من
با تو باشد به همه حال سروکار مرا
۷
آیم ای دوست به نزدیک تو بارم ندهی
خود دلت بار دهد تا ندهی بار مرا
۸
گر همی با من دلخسته تلطف نکنی
به تکلف چه دهی عشوهٔ بسیار مرا
تصاویر و صوت

نظرات