امیر معزی

امیر معزی

شمارهٔ ۲۸

۱

ای داده روی خوب تو خورشید را نظام

ای‌گشته عالمی به سر زلف تو غلام

۲

بر ماه لاله داری و بر لاله سلسله

هرگز که دید سلسله بر مه ز عود خام

۳

در زیر سایهٔ سر زلفین عارضت

کالْبَدْر فی‌الرّیٰاحین والشّمس فی‌الغَمام

۴

ای روی تو چو لاله و قد تو همچو سرو

وی خال تو چو دانه و زلف تو همچو دام

۵

روی از رهی نتابی و در بنده ننگری

ای بی‌وفای کم‌خرد آخر کم از سلام

۶

خونم حرام دانی و بوسه حرام چیست

می ننگری که بوسه حلال است و خون حرام

۷

گر باد صبحدم به تو آرد پیام من

زنهار تا نگیری آزار از آن پیام

۸

هرگز بود که باز خرامی به سوی من

بر کف‌ گرفته ساغر و بر لب نهاده جام

۹

تو باده نوش کرده و من گفته مر تورا

یا ایّها الغَزال تَنشا لَکَ المدام

تصاویر و صوت

کلیات دیوان امیر معزی نیشابوری به اهتمام محمدرضا قنبری - امیر معزی نیشابوری - تصویر ۷۸۰

نظرات

user_image
عین. ح
۱۳۹۸/۰۸/۲۹ - ۱۷:۱۳:۲۲
بیت ششم باید اینگونه باشد:خونم حلال دانی و بوسه حرام، چیستمی ننگری که بوسه حلال است و خون حرام