امیر معزی

امیر معزی

شمارهٔ ۳۸

۱

ای پسر ما دل ز تو برداشتیم

بار عشق تو به تو بگذاشتیم

۲

تا تو ما را دوست از دل داشتی

ما تو را چون جان و دل پنداشتیم

۳

چون تو برگشتی و دل برداشتی

از تو برگشتیم و دل برداشتیم

۴

ما همین پنداشتیم از تو نخست

هم چنان آمد که ما پنداشتیم

۵

تا کی از بدمهری و بیگانگی

ما تو را بیگانه‌وار انگاشتیم

۶

چند از این قلاشی و ناداشتی

ما نه قلاشیم و نه ناداشتیم

۷

مهر خرسندی کنون بر دل زدیم

تخم صبر اندر دل و جان کاشتیم

۸

بر سرکوی تو خواندیم این غزل

رخت بر بستیم و دل برداشتیم

تصاویر و صوت

کلیات دیوان امیر معزی نیشابوری به اهتمام محمدرضا قنبری - امیر معزی نیشابوری - تصویر ۷۸۲

نظرات

user_image
نَهان
۱۴۰۲/۱۲/۱۵ - ۱۵:۴۹:۲۹
من موندم منظورش از « ای پسر » کی هست ..