
امیر معزی
شمارهٔ ۴۰
۱
تا دل بود ای دلبر تا جان بود ای جانان
با مهر تو دارم دل با عشق تو دارم جان
۲
گر دل ببری شاید زیرا که تویی دلبر
ور جان ببری زیبد زیرا که تویی جانان
۳
هوش از همه بستانی چون غمزه کنی ناوک
گوی از همه بربایی چون زلف کنی چوگان
۴
هرچندکه سلطانم آخر به تو محتاجم
چون عشق پدید آید محتاج شود سلطان
تصاویر و صوت

نظرات