
انوری
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۴ - مدح سلطان سنجر انارالله برهانه
۱
ای جهان را عدل تو آراسته
باغ ملک از خنجرت پیراسته
۲
حلقهٔ شبرنگ زلف پرچمت
روزها رخسار فتح آراسته
۳
در دو دم بنشانده از باران تیر
هرکجا گرد خلافی خاسته
۴
خسروان نقش نگین خسروی
نام را جز نام تو ناخواسته
۵
گنجها خواهان دستت زان شدند
کز پی خواهنده دادی خواسته
۶
در بلاد ملک تو با خاک پیر
راستی باید ز خاک آراسته
۷
ای به قدر و رای چرخ و آفتاب
باد ماه دولتت ناکاسته
تصاویر و صوت



نظرات