انوری

انوری

قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۷ - مدح ابوالمفاخر امیر فخرالدین میرآب مرو معروف به آبی

۱

ای قبلهٔ کوی خاکی و آبی

وی فخر همه قبیلهٔ آبی

۲

ای یافته هرچه جسته از گیتی

جز مثل که این یکی نمی‌یابی

۳

اجرام ز رشک پایهٔ قدرت

پوشیده لباسهای سیمابی

۴

عدل تو ز روی خاصیت کرده

با آتش فتنه سالها آبی

۵

بر چرخ ز بهر اختیاراتت

خورشید همی کند سطر لابی

۶

کرده صف اختران گردون را

درگاه تواند سال محرابی

۷

دارالضربی است کرد و گفت تو

ایمن شده از مجال قلابی

۸

چون خاک به گاه خشم بشکیبی

چون باد به وقت عفو بشتابی

۹

درگاه تو باب اعظم عدلست

مهدی شده نامزد به بوابی

۱۰

ز آسیب تو از فلک فرو ریزند

انجم چو کبوتران مضرابی

۱۱

از کار عدوت چون روان گردد

تعلیم توان ستد رسن تابی

۱۲

از سیم مخالفت سخا ناید

نشنیدستی ز سیم اعرابی

۱۳

تاریخ تفاخرست تشریفت

هم اسلافی مرا هم اعقابی

۱۴

زوداکه به دلوشان فرو دادست

این گنبد زود گرد دولابی

۱۵

ای چشم نیازیان ز جود تو

چون بخت مخالفت به خوش خوابی

۱۶

گفتم که به شکر آن پدید آیم

رخ کرده جلالت تو عنابی

۱۷

گفتا ز گرانی رکاب من

زودا که عنان به عجز برتابی

۱۸

فتح‌البابی بکردم آخر هم

با آنکه تو از ورای این بابی

۱۹

تا هست ز شصت دور در سرعت

ایام چو تیرهای پرتابی

۲۰

خصم تو و دور چرخ او بادا

طینت قصبی و طبع مهتابی

۲۱

چون دانهٔ نار اشک بدخواهت

وز غصه رخش چو چهرهٔ آبی

۲۲

اسباب بقات ساخته گردون

در جمله نه صنعتی نه اسبابی

تصاویر و صوت

دیوان انوری (با مقدمه و تصحیح و مقابله هشت نسخه) به کوشش سعید نفیسی - انوری - تصویر ۲۹۶
دیوان انوری به اهتمام محمدتقی مدرس رضوی (قصاید) ج ۱ - انوری - تصویر ۴۹۲
دیوان انوری با مقدمهٔ سعید نفیسی - انوری - تصویر ۳۴۸

نظرات