انوری

انوری

قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۸

۱

ای خداوندی که مقصود بنی‌آدم تویی

کارساز دولت و فرمان‌ده عالم تویی

۲

آفرینش خاتمی آمد در انگشت قضا

گر جهان داند وگرنه نقش این خاتم تویی

۳

ماتم سنجر اگر قتل ملکشه تازه کرد

ای ملکشاه معظم سور آن ماتم تویی

۴

ملک مشرق گر ترا شد ملک مغرب هم تراست

شاه ایران گر تویی دارای توران هم تویی

۵

هرکه دارد از تو دارد اسم و رسم خسروی

شاه اعظم شان تست و خسرو اعظم تویی

۶

مور و مار و مرغ و ماهی جمله در حکم تواند

گم مکن انگشتری کاکنون بجای جم تویی

۷

یوسف و موسی و عیسی نیستی لیک از ملوک

شاه یوسف روی و موسی دست و عیسی‌دم تویی

۸

حمله بی‌شرکت پذیری جمله بی‌منت دهی

خسروا در یک قبا صد رستم و حاتم تویی

۹

پادشاه نسل آدم تا جهان باشد تو باش

زانکه اهل پادشاهی از بنی آدم تویی

۱۰

فایض است از رایت و از پرچمت صبح و سحر

آنکه او را صبح رایت وز سحر پرچم تویی

تصاویر و صوت

دیوان انوری (با مقدمه و تصحیح و مقابله هشت نسخه) به کوشش سعید نفیسی - انوری - تصویر ۳۲۸
دیوان انوری با مقدمهٔ سعید نفیسی - انوری - تصویر ۳۸۸
دیوان انوری به اهتمام محمدتقی مدرس رضوی (قصاید) ج ۱ - انوری - تصویر ۵۴۵

نظرات

user_image
افسانه چراغی
۱۳۹۹/۱۱/۱۲ - ۰۷:۵۳:۵۳
حمله بی‌شرکت پذیری، جمله بی‌منت دهی