انوری

انوری

غزل شمارهٔ ۱۰۲

۱

مرا گر چون تو دلداری نباشد

هزاران درد دل باری نباشد

۲

چو تو یا کم ز تو یاری توان جست

چه باشد گر ستمکاری نباشد

۳

مرا گویی که در بستان این راه

گلی بی‌زحمت خاری نباشد

۴

بود با گرد ران گردن ولیکن

به هرجو سنگ خرواری نباشد

۵

اگرچه پیش یاران گویم از شرم

کزو خوش خوی‌تر یاری نباشد

۶

تو خود دانی که از تو بوالعجب‌تر

ستمکاری دل‌آزاری نباشد

۷

چگونه دست یابد بر تو آن‌کس

کش اندر کیسه دیناری نباشد

۸

چو اندر هیچ کاری پاسخ من

ز گفتار تو خود آری نباشد

۹

اگر فارغ بود سنگین دل تو

ز بخت من عجب کاری نباشد

تصاویر و صوت

دیوان انوری به اهتمام محمدتقی مدرس رضوی (مقطعات، غزلیات، رباعیات) ج ۲ - انوری - تصویر ۴۷۷
دیوان انوری (با مقدمه و تصحیح و مقابله هشت نسخه) به کوشش سعید نفیسی - انوری - تصویر ۴۹۶
دیوان انوری با مقدمهٔ سعید نفیسی - انوری - تصویر ۴۲۷

نظرات