
انوری
غزل شمارهٔ ۱۱
۱
خهخه به نام ایزد آن روی کیست یارب
آن سحر چشم و آن رخ آن زلف و خال و آن لب
۲
در وصف حسن آن لب ناهید چنگ مطرب
بر چرخ حسن آن رخ خورشید برج کوکب
۳
مسرور عیش او را این عیش عادتی غم
بیمار هجر او را این مرگ صورتی تب
۴
نقشی نگاشت خطش از مشک سوده بر گل
دامن فکند زلفش بر روز روشن از شب
۵
دامیست چین زلفش عقل اندرو معلق
جزعیست چشم شوخش سحر اندرو مرکب
۶
گه مشک میفشاند بر مه ز گرد موکب
گه ماه مینگارد در ره ز نعل مرکب
۷
در پیش نور رویش گردون به دست حسرت
بربست روی خود را بشکست نیش عقرب
۸
بردارد ار بخواهد زلف و رخش به یک ره
ترتیب کفر وایمان آیین کیش و مذهب
۹
در من یزید وصلش جانی جوی نیرزد
ای انوری چه لافی چندین ز قلب و قالب
تصاویر و صوت

نظرات
امین کیخا
امین کیخا
امین کیخا
امیرالملک
سینا موزونی