انوری

انوری

غزل شمارهٔ ۱۲۳

۱

هرچ از وفا به جای من آن بی‌وفا کند

آنرا وفا شمارم اگرچه جفا کند

۲

با آنکه جز جفا نکند کار کار اوست

یارب چه کارها کند او گر وفا کند

۳

آزادگان روی زمینش رهی شوند

گر راه سرکشی و تکبر رها کند

۴

از کام دل رها کندش دست روزگار

آنرا که دست عشق وی از دل جدا کند

۵

از بس که کبریای جمالست در سرش

بر عاشقان سلام به کبر و ریا کند

۶

گر فوت گرددش همهٔ عمر یک جفا

خوی بدش قرار نگیرد قضا کند

تصاویر و صوت

دیوان انوری با مقدمهٔ سعید نفیسی - انوری - تصویر ۴۳۴
دیوان انوری (با مقدمه و تصحیح و مقابله هشت نسخه) به کوشش سعید نفیسی - انوری - تصویر ۵۰۴
دیوان انوری به اهتمام محمدتقی مدرس رضوی (مقطعات، غزلیات، رباعیات) ج ۲ - انوری - تصویر ۴۹۰

نظرات