انوری

انوری

غزل شمارهٔ ۱۲۴

۱

نوبت حسن ترا لطف تو گر پنج کند

عشق تو خاک تلف بر سر هر گنج کند

۲

قبلهٔ روی ترا هرکه شبی برد نماز

چار تکبیر دگر روز بر این پنج کند

۳

نرگس مست تو هشیارترین مرغی را

سینه چون نار کند چهره چو نارنج کند

۴

عقل بر سخت لبت را به سخن گفت این است

زانکه در مهد همی طفل سخن‌سنج کند

۵

رخ و اسبی بنهد روز و رخت را آن‌کس

کز مه یک شبه هر مه رخ شطرنج کند

۶

غم و رنج تو اگر نام و نشانم ببرد

بی‌غم و رنج مبادم اگرم رنج کند

۷

دامن چون تو پری دست گهر گیرد و بس

وای آنکس که طمع در تو به نیرنج کند

تصاویر و صوت

دیوان انوری به اهتمام محمدتقی مدرس رضوی (مقطعات، غزلیات، رباعیات) ج ۲ - انوری - تصویر ۴۹۰
دیوان انوری با مقدمهٔ سعید نفیسی - انوری - تصویر ۴۳۵

نظرات