
انوری
غزل شمارهٔ ۱۳۴
۱
یارم این بار، بار میندهد
بخت کارم قرار میندهد
۲
خواب بختم دراز شد مگرش
چرخ جز کوکنار میندهد
۳
روزگارم ز باغ بوک و مگر
گل نگویم که خار میندهد
۴
بخت یاری نمیدهد نینی
این بهانه است یار میندهد
۵
نیک غمناکم از زمانه ازآنک
جز غمم یادگار میندهد
۶
این همه هست خود ولیکن اینک
با غمم غمگسار میندهد
۷
زانکه تا دل به گریه خوش نکنم
اشک بیانتظار میندهد
۸
انوری دل ز روزگار ببر
که دمی روزگار میندهد
۹
هیچکس را ز ساکنان زمین
آسمان زینهار میندهد
تصاویر و صوت


نظرات