
انوری
غزل شمارهٔ ۱۳۶
۱
دوش آنکه همه جهان ما بود
آراسته میهمان ما بود
۲
سوگند به جان ما همی خورد
گر چند بلای جان ما بود
۳
بودش همه خرمی و خوبی
شکر ایزد را که آن ما بود
۴
از طالع سعد ما براند
فالی که نه در گمان ما بود
۵
بنشست میان ما و برخاست
آزار که در میان ما بود
تصاویر و صوت



نظرات