انوری

انوری

غزل شمارهٔ ۱۳۹

۱

دوش تا صبح یار در بر بود

غم هجران چو حلقه بر در بود

۲

دست من بود و گردنش همه شب

دی همه روز اگرچه بر سر بود

۳

با بر همچو سیم سادهٔ او

کارم از عشق چون زربر بود

۴

گرچه شبهای وصل بود خوشم

شب دوشین ز شکل دیگر بود

۵

یا من از عشق زارتر بودم

یا ز هر شب رخش نکوتر بود

۶

کس نداند که آن چه طالع بود

من ندانم که آن چه اختر بود

۷

از فلک تا که صبح روی نمود

انوری با فلک برابر بود

تصاویر و صوت

دیوان انوری با مقدمهٔ سعید نفیسی - انوری - تصویر ۴۴۰
دیوان انوری (با مقدمه و تصحیح و مقابله هشت نسخه) به کوشش سعید نفیسی - انوری - تصویر ۵۰۸
دیوان انوری به اهتمام محمدتقی مدرس رضوی (مقطعات، غزلیات، رباعیات) ج ۲ - انوری - تصویر ۴۹۹

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۳/۰۹/۲۵ - ۰۵:۲۰:۵۱
ساده وارون سرشته است یعنی سرشته را برای مرکب می توانیم به کار ببریم نام ساده /اسم ساده نام سرشته /اسم مرکب