
انوری
غزل شمارهٔ ۱۵۲
۱
یا وصل ترا عنایتی باید
یا هجر ترا نهایتی باید
۲
صد سورهٔ هجر میفرو خوانی
در شان وصال آیتی باید
۳
دل عمر به عشق میدهد رشوت
آخر ز تو در حمایتی باید
۴
بوسی ندهی وگر طمع دارم
گویی به بها ولایتی باید
۵
الحق به از این بها به نتوان جست
در هر کاری کفایتی باید
۶
آخر ز تو در جهان پس از عمری
جز جور و جفا حکایتی باید
۷
وانگه ز منت چه عیب میجویی
جز مهر و وفا شکایتی باید
۸
در خون منی چرا نیندیشی
کین دل شده را جنایتی باید
تصاویر و صوت



نظرات
امین کیخا