انوری

انوری

غزل شمارهٔ ۱۵۵

۱

چو کاری ز یارم همی برنیاید

چو نوری به کارم همی درنیاید

۲

چه باشد که من در غم او سرآیم

چو بر من غم او همی سرنیاید

۳

ولیکن همین غم به آخر که با این

همی هیچ شادی برابر نیاید

۴

مرا کز در دل درآید غم او

ز صد شادی دیگر آن در نیاید

۵

به پیغامش از حال خود بازگویم

کش از من نیاید که باور نیاید

۶

جوابم فرستد کزین می چه جویی

اگر باورم آید و گر نیاید

۷

ترا با غم خویشتن کار باشد

که از تو جز این کار دیگر نیاید

۸

تو ای انوری گر نباشی چه باشد

ازین هیچ طوفان همی برنیاید

تصاویر و صوت

دیوان انوری (با مقدمه و تصحیح و مقابله هشت نسخه) به کوشش سعید نفیسی - انوری - تصویر ۵۱۶
دیوان انوری با مقدمهٔ سعید نفیسی - انوری - تصویر ۴۴۷
دیوان انوری به اهتمام محمدتقی مدرس رضوی (مقطعات، غزلیات، رباعیات) ج ۲ - انوری - تصویر ۵۱۰

نظرات